معنی ساری پل - جستجوی لغت در جدول جو

ساری پل

لغت نامه دهخدا

دهی است از دهستان چای باسار بخش پلدشت شهرستان ماکو، واقع در 13 هزارگزی باختر پلدشت، و 3 هزارگزی شمال راه شوسۀ پلدشت به ماکو، جلگه ای و گرمسیر و مالاریائی، آب آن از ساری سو، محصول آن غلات است، 45 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری میگذرانند راه مالرو دارد، قشلاق ایل میلان است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
نام رودی است در آذربایجان در شهرستان ماکو در دهستان ساری سوباسار، این رودخانه از باطلاقهای بایزید ترکیه سرچشمه میگیرد و در 5 هزارگزی بازرگان وارد ایران میشودو بعلت گذشتن از زمینهای نرم و جلگه ای آب آن همیشه گل آلود است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ص 481)

لغت نامه دهخدا

ساری جا

ده کوچکی است از دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان، واقع در 35 هزارگزی جنوب بافت و 4 هزارگزی خاور راه فرعی دشت آب بافت، جلگه ای و هوای آن معتدل است، 32 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)

لغت نامه دهخدا

ساری آغل

(غِ)

دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری قره آغاج و 48 هزارگزی شمال خاوری راه شوسۀ شاهین دژ به میاندوآب. کوهستانی و معتدل. آب آن از چشمه. محصول آن غلات، نخود، بزرک و زردآلو است، 117 تن سکنه دارد که بزراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی جاجیم بافی در آن معمول است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)

لغت نامه دهخدا

ساری اقل

(اُ قُ)

دهی است از دهستان انگوران بخش قانشان شهرستان زنجان واقع در 10 هزارگزی شمال قانشان و یک هزارگزی راه مالرو عمومی. کوهستانی و سردسیر، آب آن از رود خانه قزل اوزن و محصول آن غلات و برنج است، 158 تن سکنه دارد که از طایفۀ شاهسون هستند و به زراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی گلیم و جاجیم بافی در آن معمول است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)

لغت نامه دهخدا

کای پل

اسم هندی قنابری است. (فهرست مخزن الادویه)

لغت نامه دهخدا

ساری وا

جریان هوا، باد آرام

فرهنگ گویش مازندرانی

سرخ پل

از توابع دهستان بهرستان لاریجان آمل

فرهنگ گویش مازندرانی

معنی ساری پل - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما